پاسارگاد

ساخت وبلاگ

 به نام ایزد دوست که هر چه داریم از اوست

این جانب کیانوش شهریاریبا عرض معذرت نتوانستم در این روز مطلب جدیدی ارائه نمایم به دلایلی که ذکر آن ها لزومی ندارد از این لحظه بنده سعی یکنم این وبلاگ ،وبلاگ جوانهو omidftرا منظم تر کنم.این وبلاگ ها از این به بعد روی پایه ی موضوعی خاصی تکیه ندارد.البته وبلاگ تیم امید خنجبر اساس نامش کار میکند و به منظور اطلاع رسانی ساخته شده است.

خدایا چنان کن سر انجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 349 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت: 15:00

 آغاز کتاب

به نام خداوند جان و خرد   کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خداوند نام و خداوند جای   خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر   فروزنده ی ماه و ناهید و مهر

ز نام ونشان و گمان برتر ست   نگارندهی بر شده پیکر است

به بینندگان آفریننده راه   نبینی مرنجان دو بیننده را

نباید بدو نیز اندیشه را   که او برتر ازنام و از جایگاه

سخن هر چه زین گوهران بگذرد   نباید بدو راه جان و خرد

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 384 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390 ساعت: 22:51

 برخی نام ها پس از تبادل تمدن ها تغییر کرده مورخان با کشف تخت جمشید به سر گذشت بسیاری از این نام ها را برای ما شرح می دهند:

ری:رگ

خوزستان:خورج

اصفهان:اسپدان

یزد:ایساتیس

هرمزگان:سرمری

دریای عمان:اری تره

بحرین:جی تی لوس

خلیج فارس:هچا پارس ای تی

دریای خزر:کاسپین

دریای مدیترانه:دریای درونی

دریای سیاه :پنت اوکسن

کویر هند :آدیا ودته

قبرس:گابال

رود ولگا:رود را

میناب:آنا میس

قشم:جارکتا

ممفیس:مریس

گرگان:هیر کانیا

سیستان:ورانگیان

بابل:بابیروس

این نام ها مطعلق به دوره ی هخامنشیان و حکومت شاه داریوش است.

این نام ها از یک نقشه ی قدیمی گرفته شده است.این کلمات از هیچ سایت یا وبلاگی گرفته نشده است و کاملا دست نویس می باشد

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 398 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1390 ساعت: 18:47

پیل سوختی یک مبدل انرژی شیمیایی به انرژی الکتریکی است. این تبدیل مستقیم بوده و بنابراین از بازدهٔ بالایی برخوردار است. در واقع می‌توان گفت که در این تبدیل از عمل عکس الکترولیز آب استفاده می‌گردد، به عبارت دیگر از واکنش بین هیدروژن و اکسیژن، آب، حرارت و الکتریسیته تولید می‌گردد. هر سلول در پیلهای سوختی از سه جزء آنُد، کاتُد و الکترولیت تشکیل شده‌است.

 

مقدمه

پیل‎‎‎‎‎‎‎‎‎های سوختی فن‌آوری جدیدی برای تولید انرژی هستند که بدون ایجاد آلودگی‌های زیست محیطی و صوتی، از ترکیب مستقیم بین سوخت و اکسیدکننده، انرژی الکتریکی با بازدهی بالا تولید می‎‎‎‎کنند. تولید مستقیم الکتریسیته جایگزینی برای چرخه کارنو جهت تبدیل انرژی شیمیایی حاصل از سوخت به انرژی گرمایی و مکانیکی و در نهایت الکتریسیته می‎‎باشد که اتلاف انرژی را به حداقل ممکن می‌رساند و به بازدة تئوری دست پیدا می‌کنیم. در پیل‌های سوختی اکسید جامد)سرامیکی(اکسید سرامیک () رسانای یون در الکترولیت است و از اهمیت بسزایی برخوردار است. این پیل در دمای بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد کار می‌کند و با بازده در حدود ۶۰ درصد، توان الکتریکی معادل ۱۰۰ مگاوات دارد. در حال حاضر تعداد زیادی از محققان روی جنبه‌های مختلف پیل سوختی اکسید جامد، جهت بهبود خواص پیل کار می‌کنند. برای این کار روی خواص الکترودها و الکترولیت که مهم‌ترین قسمت‌های پیل SOFC می‌باشند را بهینه سازی می‌کنند و روی عناصر و مواد تشکیل دهنده آنها مطالعه انجام می‌دهند.

پیل‌های سوختی در ایران باستان

اعتقاد بر این است که پیل الکتریکی در فاصله سالهای ۲۵۰ ق.م تا ۲۲۴ پ.م در تیسفون ساخته شد. این باتریها به باتری‌های بغداد مشهورند. شرکت جنرال الکتریک این باتریها را با روش تعیین عمر کربنی (به انگلیسی: Radiocarbon dating) شبیه سازی کرده است. معلوم شده است که قدمت این پیلها به ۲۰۰ سال پیش از میلاد می‌رسد. این پیلها دارای بدنهٔ بیرونی از جنس [[ارتن ور بوده که حاوی میله‌ای آهنی است و به وسیلهٔ بخشی از بدنهٔ مسی (میلهٔ آهنی درون استوانهٔ مسی) ایزوله شده است. زمانی که درون محفظه با محلولی الکترولیت مانند آبلیمو پر شود، این وسیله جریان الکتریکی خفیفی تولید می‌کند. این احتمال وجود دارد که این وسیله برای آبکاری جواهر به کار می‌رفته است.

سند دیگری که دال بر اختراع پیلهای الکتریکی توسط اشکانیان است توسط باستان شناس آلمانی ویلهلم کونیگ به دست آمد. وی که در سال ۱۹۳۸ ادارهٔ موزه بغداد را به عهده داشت، در زیر زمین این موزه به جعبه‌ای برخورد که اشیای عجیبی در خود داشت. او پس از تحقیقاتی به این نتیجه رسید که این وسیله شبیه یک باتری مدرن است. او در مقاله‌ای این مطلب را منتشر کرد و از این وسیله با عنوان باتری باستانی یاد کرد که برای آبکاری و انتقال لایه‌ای از طلا یا نقره از سطحی به سطح دیگر به کار می‌رفته است.

این تئوری بعدها توسط دانشمندان دیگری به بوته آزمایش سپره شد. ویلارد گری، مهندس برق شرکت جنرال الکتریک در ایالت ماساچوست، پس از مطالعهٔ مقالهٔ کونیگ تصمیم گرفت باتری بغداد را بازسازی کند. وی درون کوزهٔ سفالین را با آب انگور، سرکه یا محلول سولفات مس پر کرد و موفق به تولید ولتاژ حدود ۱٫۵ تا ۲ ولت شد. بعدها دکتر اگبرشت، مصر شناس مشهور در سال ۱۹۷۸ نمونه‌ای از باتریهای بغداد را بازسازی کرد و آن را با آب انگور پر نمود و توانست ولتاژ ۰٫۸۷ ولت تولید کند. وی از این پیلها برای طلاکاری یک پیکرهٔ نقره‌ای استفاده کرد. نمونه‌های بیشتری از این باتری‌های باستانی در سال ۱۹۹۹ توسط دانشجویان دکتر Marjorie Senechal، استاد ریاضیات و تاریخ علم در Smith College ماساچوست، ساخته شد. آنها با پر کردن کوزهٔ آن با سرکه قادر به تولید ولتاژ ۱٫۱ ولت بودند. علاوه بر تئوری استفاده از این باتریها برای آبکاری فلزها، تئوری‌های دیگری مبنی بر استفادهٔ پزشکی یا موارد دیگر داده شده" (برای اطلاعات بیشترمی توانید به اصل کتاب مراجعه کنید.)

تاریخچه پیل‌های سوختی

تاریخچه این پیل‌ها به دو دوره متمایز تقسیم می‌شود : دوره اول که حدود صد سال طول کشید، از سال ۱۸۳۹ با ساخت اولین پیل سوختی با الکترولیت اسید سولفوریک توسط آقای گرو آغاز گردید. با تلاش دانشمندان بزرگی مانند جکس، هابر، مون و همکاران و شاگردان آنها منجر به درک علمی از پیل سوختی و شنا‎‎‎‎‎‎خت تنگناهای این فن‌آوری تا سال ۱۹۴۰ گردید.

دوره دوم از سال ۱۹۴۰ آغاز می‌شود که بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ نمونه‌های تحقیقاتی متعددی از پیل‌های سوختی توسط شرکت‌های بزرگی مانند جنرال الکتریک با ظرفیت۰۲/۰ وات الی ۱۵ وات ساخته شد. اما هنوز این ظرفیت برای کاربردهای فنی و صنعتی مورد نظر، کافی و قابل قبول نبود. تا اینکه درسال ۱۹۶۵ یک واحد پیل سوختی با ظرفیت یک کیلو‎‎‎وات توسط شرکت جنرال الکتریک به منظور استفاده در ماهواره گمینی۵، ساخته شد و توجه دانشمندان را به خود جلب نمود. این پیل سوختی با ولتاژ ۲۵ ولت و شدت جریان خروجیA ۴۰ آمپر توانست در طول ۷ پرتاب ماهوارة گمینی ۵، انرژی برابر با ۵۱۹ کیلووات ساعت طی بیش از ۸۴۰ ساعت پرواز را تامین کند. بدین ترتیب معلوم گردید که پیل‌های سوختی می‌توانند برای بسیاری از مقاصد هوا - فضا مناسب بوده و انرژی مورد نیاز آنها را به صورت پیوسته و پایدار تامین کنند. این امر موجب گردید تا در سراسر جهان روی توسعة دانش فنی و تکنولوژی ساخت پیل‌های سوختی سرمایه‎‎گذاری‌های بزرگی صورت گیرد. امروزه نیز تحقیقات وسیعی در جهت ارتقاء ظرفیت، کاهش هزینه‌های ساخت و بهره ‎‎بر‌داری و توسعة ویژگی‌های کاربردی پیل‌های سوختی در جریان می‌باشد. برق خروجی از پیل‌های سوختی جریان مستقیم (DC) است. بنابراین برای مصرف ‎‎کننده‌های جریان متناوب از مبدل‌های DC به AC استفاده می‌کنند. از پیل‌های سوختی می‌توان برای تامین انرژی الکتریکی مورد نیاز در مناطقی که دور از شبکه‌های سراسری انتقال و توزیع برق هستند و نیز در ایستگاه‌های ماهواره‌ای و مخابراتی وغیره نیز به طور رضایت‌بخشی استفاده نمود .

انواع پیل سوختی

پیلهای سوختی در انواع زیر موجود می‌باشند: پیل‌های سوختی براساس نوع الکترولیت استفاده شده در آن‌ها به پنج نوع اصلی طبقه بندی می‌شوند.

  • پیل سوختی الکترولیت پلیمر یا غشاء مبادله کننده پروتون (PEFC)
  • پیل سوختی قلیایی (AFC)
  • پیل سوختی اسید فسفریک (PAFC)
  • پیل سوختی کربنات مذاب (MCFC)
  • پیل سوختی اکسید جامد (SOFC)

لازم به ذکر است که پیل سوختی متانول مستقیم (DMFC)۶ از خانوادة پیل سوختی PEFC است. پیل‌های سوختی بر اساس دمای عملکرد، دارای دامنة دمایی از ۸۰ برای (PEFC) تا ۱۰۰۰ برای (SOFC) می‌باشند. پیل‌های سوختی دمای پایین (PEFC ،PAFC ،AFC) دارای حامل‌های یونیH+ ویا OH- هستند که انتقال یون از میان الکترولیت وانتقال الکترون‌ها از طریق مدار خارجی را به عهده دارند، و در پیل‌های سوختی دمای بالا مانند الکترولیت کربنات مذاب (MCFC) و الکترولیت اکسید جامد (SOFC)، جریان الکتریکی به ترتیب از طریق یون‌هایCO۳۲- و O۲- انتقال می‌یابد. در پیل‌های سوختی اکسید جامد (SOFC) یا سرامیکی رسانش یون در الکترولیت معمولاً در دمای بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ درجه سانتیگراد انجام می‌شود.

مزایا [

مزایای پیل‌های سوختی بطور کلی عبارت‌اند از:

  • بازده بالا
  • سازگاری با محیط زیست
  • سادگی سیستم از نظر تعمیر ونگهداری
  • تنوع در سوخت مصرفی
  • عدم آلودگی صوتی به سبب نداشتن قسمت‌های متحرک
  • طراحی و ساخت توان‌های کوچک (میلی وات ) تا بزرگ (مگاوات)
  • امکان استفاده از سوختهای فسیلی و پاک، مدولار بودن
  • قابلیت تولید هم‌زمان حرارت و الکتریسیته و استفاده در کاربردهای تولید غیرمتمرکز انرژی

معایب

  • به مواد بیشتر و فرآیندهای سریعتری نسبت به دیگر پیل‌ها نیاز دارد.
  • ممکن است در مدت طولانی کار، گرما مشکلاتی چون ناسازگاری عناصر و افت انرژی را موجب شود.
پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 376 تاريخ : پنجشنبه 27 بهمن 1390 ساعت: 18:56

در داخل خیمه (ستاره)زن عیسوی نادر شاه که پادشاه ایران وی را دوست میداشت منتظر مراجعت شاه بودو وقتی دید که نادر خشمگین است برخاست و شاه را استقبال کرد و پرسید ظل الله را چه می شود؟ نادر نشست و گفت هر کس در پیرامون من می باشد به من خیانت می کند. ستاره گفت آیا اتفاق تازه ای افتاده است؟نادر گفت من امر کرده بودم که علی قلی از سیستان خارج نشود و او بر خلاف امر من عمل کرد و از سیستان خارج شد و او را در مشهد دیده اند و با این که علی قلی مسافت ۱۸۰فرسنگ از سیستان تا مشهد را طی کرده اما حتی یک تن از حکام با وی مخالفت نکرده است و عبورش را به من اطلاع نداده است و به همین سبب من تصمیم گرفته ام ریشه ی تمام خائنین را خشک کنم.ستاره در صدد برآمد که با مهربانی خشم نادر را کم کند اما غضب پادشاه ایران از بین نمی رفت .پادشاه خواست بخوابد و ستاره بستر را برای وی آماده کرد .نادر خوابید اما ستاره خوابش نمی برد . او احساس می کرد که در آن شب اتفاقی خواهد افتاد اما نمی دانست که آن اتفاق چیست. او به قدری مضطرب بود که نذر کرد بعد از این که به اصفهان بروند در کلیسای جلفا هفت شمع روشن کند.گه گاهی نظر به اطراف میدوخت اما همه چیز عادی بود. ستاره نیز مانند بقیه ی زن های اشراف خنجری زیبا و طلایی به کمر داشت .حدس ستاره درست بود.صالح بیک افشار و قوچه بیک و محمد بیک قاجار و موسی بیک افشار در خیمه ی صالح بیک نقشه ی قتل نادر را در سر داشتند.نادر از خیانت های قبلی آن ها با خبر شده بود .نادر شاه چشم فرزند خود را در آورده بود.آن ها می ترسیدند به همین وضع دچار شوند.پس خواستند نادر روز را به شب نرسانند اما آیا آن ها با سیل نگه بان های نادر چه خواهند کرد؟

پایان کار نادر

در داخل خیمه ی شاه،چراغی کم نور به اسم مردنگی می سوخت.مردنگی های پر نور هم وجود داشت اما از کم نور ها برای چراغ خواب استفاده میشد.نادر شاه نمی توانست در تاریکی بخوابد  و به همین دلیل مردنگی در خیمه اش می افروخت.این عادت نادر سبب مرگش شد .

قوچه بیک خود را به کنار خیمه رساند. او نمی خواست نگهبان ها را بکشد اما نمی توانست بی خبر وارد خیمه شود پس نگهبانان را کشت و وارد خیمه شد.اگر در خیمه مردنگی وجود نداشت در آن خیمه ی بزرگ نادر قابل تشخیص نبود اما مردنگی فضا را روشن کرده بود و نادر نیز قابل تشخیص بود. ستاره که در کنار نادر خوابش رفته بود در خیمه مانده بود پس قوچه بیک مجبور شد ستاره رانیز بکشد.او از این کار خود پشیمان بود اما با خوشحالی سر نادر را از تنش جدا کرد .سه فرد دیگر پشت قوچه بیک را خالی کردند و اعلام کردند که قاتل نادر را پیدا می کنند .آن ها پس از مدتی قوچه بیک را به عنوان متهم معرفی کردند.دستور قتل وی را شخصی به نام مراد بیک صادر نمود.

یکی از همدستان که از قوم قاجار بود. سعی کرد کودتایی انجام دهد که هدفش رساندن قوم قاجار به حکومت بود در صورتی که گفت با این کودتا می خواهد محمد بیک را جانشین نماید

نتیجه ی کودتا را حدس بزنید و در بخش نظرات بنویسید.

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 414 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت: 17:17

وبلاگ نویس جنوب از شما خواهشمند است موارد قابل ذکر و فایل های مختلف برای دانلود را به ایمیل  رو به رو ارسال نمایید [email protected]

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 528 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1390 ساعت: 16:21

http://www.nilooblog.com/up/images/s5yi9wu14cx40z22aly.mp3 پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 434 تاريخ : چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت: 1:07

http://www.nilooblog.com/up/images/s5yi9wu14cx40z22aly.mp3 پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 503 تاريخ : چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت: 0:44

فلسفهٔ علم یا فلسفهٔ علوم شاخه‌ای‌ست از فلسفه که به مطالعهٔ تاریخ، ماهیّت، اصول و مبانی، شیوه‌ها، ابزارها، و طبیعتِ نتایجِ به دست آمده در علومِ گوناگون همّت می‌گمارد. فلسفهٔ علم، از لحاظِ علمِ موردِ بررسی خود به زیرشاخه‌هایِ متعدّدی تقسیم می‌گردد که از جملهٔ آن‌ها می‌توان فلسفهٔ فیزیک، فلسفهٔ شیمی، فلسفهٔ ریاضیّات، فلسفهٔ زیست‌شناسی، فلسفهٔ علومِ اجتماعی، فلسفهٔ مکانیکِ کوانتومی، و فلسفهٔ نسبیّت را ذکر نمود.

ظهورِ فلسفهٔ علم

فلسفهٔ علم نسبت به بسیاری از شاخه‌هایِ دیگرِ فلسفه بسیار تازه و جوان است. اگر برخی از اظهارِ نظرهایِ ارسطو، فرانسیس بیکن در قرنِ شانزدهم، و تعدادِ اندک‌شماری از متفکرانِ قرنِ نوزدهم مانندِ جان استوارت میل، هیوئل، و هرشل را استثنا کنیم، بحث‌هایِ جدی، متمرکز و مفصل اولین بار در قرنِ بیستم و توسطِ پوزیتیویست‌هایِ منطقی گسترش داده شد. بعدها بحث‌ها در موافقت و مخالفت با فرانسیس بیکن و استقراگرایان، و نیز با پوزیتیویست‌هایِ حلقهٔ وین منجر به پیدایشِ مکاتبِ بسیار مهمِ دیگری در فلسفهٔ علم گردید. ابطال‌گرایی، واقع‌گرایی (رئالیسمِ علمی)، و نسبی‌گرایی از آن جمله هستند.

فلسفهٔ علم در ارتباطِ تنگاتنگ با دیگر مباحثِ فلسفهٔ تحلیلی مانندِ فلسفهٔ ذهن، فلسفهٔ زبان، و فلسفهٔ منطق و فلسفه مهندسی قرار دارد.

 

مباحثِ اساسی در فلسفهٔ علم

روش‌شناسی

یکی از بحث‌هایِ اساسی در تحلیلِ فلسفیِ علم این است که علم از چه روشی در شناختِ جهان استفاده می‌کند، این روش چه ارزیابیِ فلسفی‌ای دارد، و ما را به چه دانشی از جهان می‌رساند. به مجموعهٔ این مباحث روش‌شناسی (methodology) گفته می‌شود.

استقراگرایی

معمولاً نخستین برداشتی که انسان از روشِ کسبِ دانشِ علمی و ماهیتِ آن دارد این است که دانشمندان با نگاهِ دائمی به طبیعت، مشاهداتِ خویش را بدونِ دخالتِ سلیقه و باورهایِ شخصی و خرافات یادداشت می‌نمایند. سپس دانشمندان دست به تعمیم‌هایی در آن گزاره‌ها زده و گزاره‌هایی کلی‌تر به دست می‌آورند که می‌توان قانونِ علمی نامید.

این دیدگاه که احتمالاً نخستین رویکردِ بیش‌ترِ انسان‌هاست، قدیمی‌ترین دیدگاهِ فلاسفه دربارهٔ علم نیز بوده‌است.

استقرا چیست؟

ارسطو در ارگانون (ارغنون)، که کتابِ بزرگِ وی در زمینهٔ منطق و فلسفهٔ منطق است، به بررسیِ انواعِ استدلال پرداخته و دو نوعِ اساسیِ استدلال را از یکدیگر جدا می‌کند:

۱- قیاس یا استنتاج (deduction): استنتاج نوعی از استدلال است که با داشتنِ مقدماتِ آن داشتنِ نتیجه ضروری می‌گردد. در این نوع استدلال می‌توان از مقدماتِ کلی به نتایجِ جزیی رسید، اما عکسِ این عمل امکان‌ناپذیر است. بعلاوه واضح است که ضرورتِ نتیجه به این معنا ست که نمی‌توان از مقدماتِ صادق به نتایجِ کاذب رسید. استدلال‌هایِ زیر از نوعِ استنتاج هستند:

همهٔ ایرانی‌ها ملی‌گرا هستند.

حسن ایرانی است.

نتیجه: حسن ملی‌گرا است.

و یا:

اگر باران ببارد زمین خیس می‌شود.

باران می‌بارد.

نتیجه: زمین خیس می‌شود.

۲-استقرا (induction): استقرا یعنی رسیدن به نتیجهٔ کلی از طریقِ مشاهداتِ جزیی و مکرر. این نوع از استدلال با استنتاج فرقِ اساسی دارد، زیرا می‌توان از جزیی به کلی رسید، با داشتنِ مقدمات نتیجه ضروری نمی‌گردد، و می‌توان از مقدماتِ صادق به نتیجهٔ کاذب رسید. به مثالِ زیر توجه کنید:

حسن ملی‌گرا است.

علی ملی‌گرا است.

رضا ملی‌گرا است.

نتیجه: همهٔ ایرانی‌ها ملی‌گرا هستند.

همان‌طور که دیده می‌شود با وجودِ مقدمات نتیجه ضروری نمی‌گردد. تنها نوعِ استقرا که در آن چنین ضرورتی وجود دارد استقرایِ کامل است: فرض کنید در اتاقی ده نفر حضور دارند و فرض کنید یک نظرسنجی از همهٔ آن‌ها نشان می‌دهد که همه ملی‌گرا هستند. دراین‌صورت می‌توان گفت: «همهٔ افرادِ این اتاق ملی‌گرا هستند». این نتیجه‌گیری با این که از جنسِ استنتاج نیست اما ضرورتاً صحیح است. اما در بیش‌ترِ موارد دسترسی به همهٔ موارد وجود ندارد، بویژه اگر موضوعِ موردِ بررسی بتواند در آینده نیز پیش آید. حتی اگر همهٔ کلاغ‌هایِ امروزی را دانه به دانه بررسی کنیم و مشاهده کنیم که همگی سیاه هستند نمی‌توان نتیجه گرفت که «همهٔ کلاغ‌ها سیاه هستند» زیرا این حکم کلاغ‌هایِ آینده را نیز شامل می‌شود.

در ادامه اشکالاتِ استقرا و استقراگرایی را بررسی خواهیم نمود، اما در این‌جا اشاره به این نکته مفید است که با وجودِ همهٔ اشکالات اگر استقرا نباشد احتمالاً یکی از قوی‌ترین راه‌هایِ به دست آوردنِ گزاره‌هایِ کلی از دست می‌رود، و چنانچه این گزاره‌ها نباشند احتمالاً مصادیقِ زیادی از استدلال‌هایِ استنتاجی نیز از بین می‌روند (زیرا در استنتاج مقدمات کلی هستند).

۳-ربودن (abduction): «ربودن» در واقع نوعی حدس زدن است. این نوع از استدلال در تقسیم‌بندیِ ارسطو وجود ندارد، اما در فلسفهٔ علمِ جدید بسیار اهمیت دارد. نامِ دیگرِ این استدلال استنتاجِ بهترین تبیین است. تبیینِ (explanation) یک پدیده عبارت است از بیانِ علل و عواملِ رخ دادنِ آن پدیده بطوری که رخ دادنِ آن توجیه گردد. از دیدِ بسیاری از فلاسفه یکی از اهدافِ اساسی و محوریِ علم بطورِ کلی تبیینِ پدیده‌ها ست. ربودن یا استنتاجِ بهترینِ تبیین عبارت است از رسیدن به یک (بهترین) فرضیه از یک مجموعه از مشاهدات. این استدلال به این ترتیب است:

مشاهدهٔ O برقرار است.

فرضیهٔ H مشاهدهٔ O را تبیین می‌کند.

فرضیهٔ H بهترین فرضیه از میانِ رقیبان‌اش است.

نتیجه: H صادق است.

این شکلِ استدلال - که بحث‌هایِ مفصلی را در فلسفهٔ علم به خود اختصاص داده است-، نیز از نوعِ استدلال‌هایِ غیرِالزام‌آور است، یعنی داشتنِ مقدمات داشتنِ نتیجه را ضروری نمی‌کند.

روش‌شناسیِ استقراگرایانه

حال که با ماهیتِ استدلالِ استقرایی آشنا شدیم می‌توانیم ببینیم استقراگرایی به چه معنا ست.

مسلم است که در علم از استدلالِ استنتاجی استفاده می‌شود. تمامِ استدلال‌هایِ منطقی و ریاضی - که مثلاً در فیزیک کاربردِ عمده دارند - از جنسِ استنتاج هستند. اما دیدیم که استنتاج نمی‌تواند برایِ ما قوانینِ کلی پدید آورد (ممکن است گفته شود قوانینِ منطق کلی هستند؛ اما اولاً این قوانین بر استنتاج حاکم اند نه این که خود مبتنی بر استنتاج باشند، و ثانیاً این قوانین غیرِ تجربی اند، در حالی که قوانینِ فیزیک تجربی اند). پس علوم قوانینِ کلی را از کجا می‌آورند؟ باید چیزی بیش از استنتاج بر علم حاکم باشد، وگرنه علمی وجود نخواهد داشت.

فرانسیس بیکن فیلسوفِ قرنِ شانزدهمِ میلادی نخستین کسی بود که استقرا را پیشنهاد داد. او معتقد بود که:

1.     استقرا باید در علومِ طبیعی به کار رود تا قوانینِ کلی پدید آیند.

2.     استقرا یک شیوهٔ استدلالِ موجه و معقول است.

بیکن به دانشمندانِ آینده توصیه نمود (در زمانِ بیکن در واقع هنوز دانشمندی به معنایِ مدرن وجود نداشت، و به‌همین‌دلیل شاید بتوان بیکن را پیامبرِ علم نامید) که هرچه می‌توانند داده جمع‌آوری کنند، و جداولی طراحی کنند که این داده‌ها بطورِ منظم در آن‌ها قرار داده شده‌اند. بدین‌ترتیب قانونِ علمی خودبه‌خود از دلِ داده‌ها بیرون خواهد آمد. در واقع می‌توان نظمِ حاکم بر داده‌ها را کشف نمود و سپس آن را در یک استدلالِ استقرایی تعمیم داد.

هدفِ علم از نظرِ بیکن دو چیز بود: علمِ مطلق و قدرتِ مطلق. دو آرزویِ بزرگی که علم برایِ بشر برآورده خواهد نمود.

مثال‌هایی از اکتشافاتِ علمی در تاریخ وجود دارد که گویا کاملاً با روشِ بیکن انجام شده‌اند. تیکو براهه منجمِ هلندی که استادِ کپلر فیزیکدانِ مشهورِ آلمانی بوده‌است رصدهایِ متعددی دربارهٔ مکانِ سیاراتِ منظومهٔ شمسی انجام داد که داده‌هایِ فراوانِ حاصل از آن‌ها اساسِ قوانینِ سه‌گانهٔ کپلر را فراهم آورد.

پوزیتیوست‌هایِ منطقی به معنایِ دقیقِ کلمه «استقراگرا» نبودند، مگر آن که واژه را به معنایِ متفکری به کار بریم که صرفاً استقرا را مجاز می‌داند، و دربارهٔ مبانیِ منطقیِ آن تئوری می‌پردازد.

مشکلاتِ استقراگرایی

استقراگرایی با وجودِ جذابیت‌اش دچارِ مشکلاتِ بسیاری است. دیدیم که بیکن دو اعتقاد دربارهٔ استقرا داشت. این دو اعتقاد در پیروانِ بعدیِ وی نیز باقی ماند. اشکالاتِ عمدهٔ این روش‌شناسی بتبعِ این دو گزاره به دو دسته تقسیم می‌گردند:

۱- ساده‌ترینِ این مشکلات جور در نیامدنِ این روش‌شناسی با تاریخِ علم است. براستی مثال‌هایی از تاریخ که استقراگرایی را تأیید کنند چقدر هستند؟ می‌دانیم که نیوتن موفق شد نظریه‌ای بپردازد (نظریهٔ جهانیِ گرانش) که هر سه قانونِ کپلر و قوانینِ گالیله در موردِ سقوطِ آزاد را هم‌زمان به دست دهد. این کشف بعلاوه توضیح می‌داد که چرا معقول است فکر کنیم که زمین دورِ خورشید می‌گردد، و ضمناً علتِ جذبِ اشیا توسطِ زمین و علتِ گردشِ اجرام به دورِ یکدیگر را به یک علتِ واحد کاهش می‌داد. آیا نیوتن قانونِ جهانیِ گرانش را با نگاه به داده‌هایِ تجربی به دست آورد؟ آیا واقعاً خیره شدن به داده‌هایِ تیکو براهه یا قوانینِ کپلر ما را به قانونِ نیوتن می‌رساند؟ دراین‌صورت چرا خودِ کپلر آن را کشف نکرد؟ افسانهٔ عامیانه‌ای که در موردِ نیوتن هست بخوبی توضیح می‌دهد که این‌طور نیست (این که خوردنِ یک سیب به سرِ نیوتن او را به این کشف رساند). به نظر می‌رسد که نظریهٔ نیوتن بر داده‌هایِ تجربی استوار نبود، بلکه او ابتدا نظریه‌اش را داد و سپس به دنبالِ داده‌هایِ تجربی برایِ تأییدِ آن رفت.

پس نظریهٔ فرانسیس بیکن ادعا می‌کند که روشِ کشفِ همهٔ دانشمندان از طریقِ استقرا است، اما تاریخ این امر را تأیید نمی‌کند. مثالِ معروفِ دیگر در این زمینه ککولهٔ شیمی‌دان است. این دانشمند که فکرش مدت‌ها مشغولِ ساختارِ ملکولیِ ماده‌ای شیمیایی به نامِ بنزن بود، و از داده‌هایِ تجربی راه به جایی نمی‌برد، یک روز در خواب توانست ساختارِ شیمیاییِ بنزن را کشف کند! اینشتین نظریهٔ نسبیت (هم خاص و هم عام) را نه بر اساسِ هیچ داده یا آزمایشی بلکه برایِ حلِ برخی مسایلِ صرفاً نظری که سلیقهٔ او را آزار می‌داد اختراع نمود. مثال‌هایی از این دست در تاریخ فراوان اند. بنابراین به نظر می‌رسد که باورِ نخستِ استقراگرایی دچارِ مشکلاتِ تاریخی است.

۲- آیا استقرا روشی موجه و معقول است؟ یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه‌ای که نادرستیِ این باور را نشان داد و به گفتهٔ راسل تا مدتی موجبِ بی‌اعتبار شدنِ علم گردید دیوید هیومِ انگلیسی بود.

هیوم از فیلسوفانِ تجربه‌گرا و شاید مهم‌ترینِ ایشان بود. او در کتابِ رساله در بابِ طبیعتِ بشری تجربه‌هایِ حسیِ اولیه را نخستین منشأ هرگونه دانشی دربارهٔ جهان می‌داند و وجود هر دانشی که بطورِ پیشینی و خارج از تجربه در ذهن باشد را انکار می‌کند. او با جان لاک هم‌عقیده‌است که ذهن در آغاز لوحِ سفیدی است. هیوم این مسأله را مفصلاً تحلیل می‌کند که تصورات، احساسات و باورهایِ مختلفِ انسان چگونه از حسیاتِ اولیه آغاز گشته و طیِ فرایندهایِ روانی کلیت یافته و یا تعمیم می‌یابند. او بویژه با تحلیلِ دو مفهومِ مهمِ علیت و استقرا تاریخِ فلسفه را تحتِ تأثیرِ خویش قرار داد.

هیوم بر این باور بود که استقرا یک فرایندِ صرفاً روانی است. نه منطقاً و نه بطورِ تجربی نمی‌توان استقرا را موجه جلوه داد:

بطورِ منطقی: این که تا کنون هر روز خورشید طلوع کرده‌است منطقاً هیچ ارتباطی به این امر ندارد که فردا هم طلوع کند. همان‌طور که یک جوجه ممکن است فکر کند که زنِ مزرعه‌دار هر روز به او غذا می‌دهد، اما بعد از چند سال یک روز زنِ مزرعه‌دار مثلِ هر روز سر برسد با این تفاوت که این بار سرِ جوجه را ببرد. استقرا صرفاً یک فرایندِ روانیِ ناموجه‌است.

بطورِ تجربی: شاید ادعا شود که می‌توان استقرا را با تجربه موجه نمود. می‌توانیم بگوییم که دانشمندانِ علومِ طبیعی از استقرا استفاده نموده و می‌نمایند و این کار بسیار برایِ علم مفید بوده‌است، پس استقرا مفید و موجه‌است. اما اگر یک بارِ دیگر این استدلال را تحلیل کنیم می‌بینیم که دچارِ دور است زیرا در خودِ آن از استقرا استفاده شده‌است.

پس دیدیم که استقراگرایی مشکلاتی دارد. البته واضح است که همواره می‌توان برایِ پاسخ به انتقادها تلاش نمود و نمونه‌هایِ پیشرفته‌تری برایِ نظریه یافت که مشکلاتِ سابق را نداشته باشد. پس از هیوم استقراگرایی نابود نشد، بلکه نمونه‌هایِ پیشرفته‌تری از آن (بویژه در قرنِ بیستم بتوسطِ پوزیتیویست‌ها) پدید آمدند.

 

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 380 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1390 ساعت: 23:53

اتحاد جماهیر شوروی آن زمان موشکی با نام «اسپونیک» (Spotnik) را به فضا می‌فرستد و نشان می‌دهد دارای قدرتی است که می‌تواند شبکه‌های ارتباطی آمریکا را توسط موشک‌های بالستیک و دوربرد خود از بین ببرد. آمریکایی‌ها در پاسخگویی به این اقدام روس‌ها، موسسه پروژه‌های تحقیقی پیشرفته “ARPA” را به‌وجود آوردند. هدف از تاسیس چنین موسسه‌ای پژوهش و آزمایش برای پیدا کردن روشی بود که بتوان از طریق خطوط تلفنی، کامپیوترها را به هم مرتبط نمود. به طوری که چندین کاربر بتوانند از یک خط ارتباطی مشترک استفاده کنند. در اصل شبکه‌ای بسازند که در آن داده‌ها به صورت اتوماتیک بین مبدا و مقصد حتی در صورت از بین رفتن بخشی از مسیرها جابه‌جا و منتقل شوند. در اصل هدف “ARPA” ایجاد یک شبکه اینترنتی نبود و فقط یک اقدام احتیاطی در مقابل حمله احتمالی موشک‌های اتمی دوربرد بود. هر چند اکثر دانش امروزی ما درباره شبکه به‌طور مستقیم از طرح آرپانت “ARPPA NET” گرفته شده‌است. شبکه‌ای که همچون یک تار عنکبوت باشد و هر کامپیوتر ان از مسیرهای مختلف بتواند با همتایان خود ارتباط دااشته باشد واگر اگر یک یا چند کامپیوتر روی شبکه یا پیوند بین انها از کار بیافتاد بقیه باز هم بتوانستند از مسیرهای تخریب نشده با هم ارتباط بر قرار کنند.

این ماجرا با وجودی که بخشی از حقایق به‌وجود آمدن اینترنت را بیان می‌کند اما نمی‌تواند تمام واقعیات مربوط به آن را تشریح کند. باید بگوییم افراد مختلفی در تشکیل اینترنت سهم داشته‌اند آقای “Paul Baran” یکی از مهمترین آنهاست. آقای باران که در دوران جنگ سرد زندگی می‌کرد می‌دانست که شبکه سراسری تلفن آمریکا توانایی مقابله با حمله اتمی شوروی سابق را ندارد. مثلا اگر رییس جمهور وقت آمریکا حمله اتمی متقابل را دستور دهد، باید از یک شبکه تلفنی استفاده می‌کرد که قبلا توسط روس‌ها منهدم شده بود. در نتیجه طرح یک سیستم مقاوم در مقابل حمله اتمی روس‌ها ریخته شد.آقای باران (Baran) تشکیل و تکامل اینترنت را به ساخت یک کلیسا تشبیه کرد و معتقد بود، طی سال‌های اخیر هر کس سنگی به پایه‌ها و سنگ‌های قبلی بنا اضافه می‌کند و انجام هر کاری وابسته به کارهای انجام شده قبلی است. بنابراین نمی‌توان گفت، کدام بخش از کار مهمترین بخش کار بوده‌است و در کل پیدایش اینترنت نتیجه کار و تلاش گروه کثیری از دانشمندان است. داستان پیدایش اینترنت با افسانه و واقعیت در هم آمیخته شده‌است.

در اوایل دهه ۶۰ میلادی آقای باران طی مقالاتی پایه کار اینترنت امروزی را ریخت. اطلاعات و داده‌ها به صورت قطعات و بسته‌های کوچکتری تقسیم و هر بسته با آدرسی که به آن اختصاص داده می‌شود به مقصد خاص خود فرستاده می‌شود. به این ترتیب بسته‌ها مانند نامه‌های پستی می‌توانند از هر مسیری به مقصد برسند. زیرا آنها شامل آدرس فرستنده و گیرنده هستند و در مقصد بسته‌ها مجددا یکپارچه می‌شوند و به صورت یک اطلاعات کامل درمی‌آیند.

آقای باران (Baran) طی مقالاتی اینچنینی ساختمان و ساختار اینترنت را پیش‌گویی کرد. او از کار سلول‌های مغزی انسان به عنوان الگو استفاده کرد، او معتقد بود: وقتی سلول‌های مغزی از بین بروند، شبکه عصبی از آنها دیگر استفاده نمی‌کند و مسیر دیگری را در مغز انتخاب می‌کند. از دیدگاه وی این امکان وجود دارد که شبکه‌ای با تعداد زیادی اتصالات برای تکرار ایجاد شوند تا در صورت نابودی بخشی از آن، همچنان به صورت مجموعه‌ای به هم پیوسته کار کند. تا نیمه دهه ۶۰ میلادی کسی به نظرات او توجه‌ای نکرد. تا اینکه در سال ۱۹۶۵ نیروی هوایی آمریکا و«آزمایشگاه‌های بل» به نظرات او علاقه‌مند شدند و پنتاگون با سرمایه‌گذاری در طراحی و ساخت شبکه‌ای براساس نظریات او موافقت کرد.

ولی آقای باران (Baran) بنابر دلایلی حاضر با همکاری با نیروی هوایی آمریکا نشد. در این میان دانشمندی با نام تیلور (Tailon) وارد موسسه آرپا (ARPA) شد. او مستقیما به آقای هرتسفلد رییس موسسه پیشنهاد کرد: (ARPA) آرپا هزینه ایجاد یک شبکه آزمایشی کوچک با حداقل چهار گره را تامین کند که بودجه آن بالغ بر یک میلیون دلار می‌شد. با این پیشنهاد تیلور تجربه‌ای را آغاز کرد که منجر به پیدایش اینترنت امروزی شد. او موفق شد در سال ۱۹۶۶، دو کامپیوتر را در شرق و غرب آمریکا به هم متصل کند. با این اتصال انقلابی در نحوه صدور اطلاعات در دنیای ارتباطات رخ داد که نتیجه آن را امروز همگی شاهد هستیم. این شبکه به بسته‌هایی (packet) از داده‌ها که به وسیله کامپیوترهای مختلف ارسال می‌شدند اتکا داشت. پس از انکه ازمایشها سودمندی انرا مشخص کردند سایر بخش‌های دولتی و دانشگاهها پژوهشی تمایل خود را به وصل شدن به ان اعلام کردند . ارتباطات الکترونیکی به صورت روشی موثر برای دانشمندان و دیگران به منظور استفاده مشترک از داده‌ها در امد. در همان زمان که ARPAnet در حال رشد بود تعدادی شبکه پوشش محلی (LAN) در نقاط مختلف آمریکا به وجود امد. مدیران LANها نیز به وصل کردن کامپیوترهای شبکه‌های خود به شبکه‌های بزرگتر اقدام کردند . پروتوکل اینترنت ARPAnet IP زبان استاندارد حکمفرما برای برقراری ارتباط کامپیوترهای شبکه‌های مختلف به یکدیگر شد.تاریخ تولد اینترنت به طور رسمی اول سپتامبر ۱۹۶۹ اعلام شده‌است. زیرا که اولین “IMP” در دانشگاه “UCLA” واقع در سانتاباربارا در این تاریخ بارگذاری شده‌است.

از اوایل دهه ۱۹۹۰ رشد استفاده از اینترنت به صورت تصاعدی افزایش یافت . یکی از علل چنین استقبالی ابزار جستجویی مانند Gopher و archie بوده‌است اما اینها در سال ۱۹۹۱ تحت تاثیر word wide web قرار گرفتند که به وسیله CERN یا ازمایشگاه فیزیک هسته‌ای اروپا ساخته شد . با ان که اینترنت از ابتدا طوری بود که مبادله اطلاعات برای تازه واردان بسیار ساده باشد. بزرگترین جهش در وب در سال ۱۹۹۳ با عرضه نرم‌افزار موزاییک mosaic که نخستین برنامه مرورگر وب گرافیکی بود به وجود امد. برنامه موزاییک محصول تلاش دانشجویان و استادان بخش "مرکز ملی کاربردهای ابر کامپیوتر " در دانشگاه ایلینویز آمریکا بود. برای نخستین بار موزاییک امکانات اشاره و کلیک (به وسیله موش) را فراهم کرد. کاربران می‌توانستند صفحات وب (web page) یا مجموعه‌ای از متن و گرافیک را کنار هم بگذارند تا هر کسی که میخواست انها را بتواند روی اینترنت ببیند. وقتی با موش روی کلمه‌ها یا تصاویر خاصی که hyper link نامیده می‌شد کلیک می‌کردند برنامه موزاییک به طور خود کار یک صفحه دیگر باز می‌کرد که به کلمه یا تصویر خاص و کلیک شده اختصاص داشت. بهترین بخش این سیستم انجا بود که hyper linkها می‌توانستند به صفحاتی روی همان کامپیوتر یا هر کامپیوتر دیگر اینترنت با خدمات وب اشاره کنند. صفحات وب هر روز متولد می‌شدند و مفهوم موج سواری یا surfing روی وب متولد شد. اواسط سال ۱۹۹۴ سه میلیون کامپیوتر به اینترنت وصل شده بود و در ان هنگام اجرای عملیات اهسته نشده بود. صفحات جدید وب که شامل همه چیز از اسناد دولتی تا مدارک شرکت‌ها و مدل‌های جدید لباس بود در سراسر دنیا چندین برابر شد . موزاییک و جانشینان ان مانند navigator محصول شرکت " نت اسکیپ " اینترنت را از قلمرو علمی به میان مردم اوردند. طبق اخرین امار ۵۱ درصد کاربران بعد از سال ۱۹۹۵ وارد این محیط شده‌اند. میلیون‌ها انسانی که از اینترنت استفاده می‌کنند نیازی ندارند که نکات فنی مانند TCP/IP را بدانند . امروزه شرکتهای خدمات دهنده اینترنت یا ISP این کار را به عهده دارند.رشد روز افزون ان و ساده تر شدن استفاده ان همچنان ادامه دارد . هر چه تعداد مردم بیشتری به اینترنت رجوع کنند تعداد شرکت‌های سازنده برنامه‌های اینترنت بیشتر می‌شود.با انکه بعضی از عاشقان اینترنت ان را نوعی شیوه زندگی می‌دانند. در نظر بیشتر کاربران منبع سرگرمی اطلاعات است ولی بیشترین مصرف ان پست الکترونیکی یا همان email است که یکی از ابزارهای ارتباطی کار امد به شمار می‌رود. پیامها از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر با سرعت پرواز می‌کنند و منتظر میمانند تا شخص فرصت خواندن انها را پیدا کند . وب امکانات خوبی برای کپی از نرم‌افزارهای مجاز از لحاظ کپی فراهم میسازد. وقتی که می‌بینیم که در مدت کوتاهی اینترنت به چنین رشدی نایل آمده است، مطمئنا دشوار خواهد بود که آینده او را پیش بینی کنیم. طبق نظر کارشناسان ماهانه ۱۰ درصد به تعداد کاربران اینترنت افزوده می‌شود ولی تعداد دقیق کاربران که روزانه از آن استفاده می‌کنند مشخص نیست. هرچند که پاره‌ای از کارشناسان تعداد آنها را تا ۹۰۰ میلیون نفر حدس می‌زنند. تعداد رسمی کاربران اینترنتی را در سال ۲۰۰۰ کارشناسان ۵۰۰ میلیون نفر اعلام کرده بودند.

قطعا در سال‌های آینده تحولات شگرفی را در زمینه شبکه‌های اینترنتی شاهد خواهیم بود. به‌وسیله اینترنت انسان به راه‌های جدیدی دست پیدا کرد. در کنار این شانس جدید توسط اینترنت، باید بگوییم خطراتی نیز در رابطه با سیاست و اقتصاد و علم به دنبال خواهد داشت. فرم امروزی اینترنت مدیون همکاری تمام کاربران اینترنت در سرتاسر گیتی است که با این تصور که اطلاعات موجود در سطح جهان را به راحتی با یکدیگر مبادله کنند. این تصوری بود که آقای باران(Baran) از اینترنت داشت و امیدواریم در آینده نیز تکامل اینترنت در این مسیر باشد.

 

ترسیمی از وب‌گاه‌هایی که تنها ۰٫۰۰۰۱٪ از فضای WWWشبکه جهانی اینترنت را به خود اختصاص داده‌اند ولی اکثر ترافیک کل شبکه اینترنت را در خود جای داده‌اند.

تاریخچه اینترنت در ایران

سال ۱۳۷۱: تعداد کمی از دانشگاه‌های ایران، از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه گیلان، توسط مرکز تحقیقات فیزیک نظری و از طریق پروتکل UUCP به اینترنت وصل می‌شوند تا با دنیای خارج ایمیل رد و بدل کنند.

سال ۱۳۷۲ :در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی ایران نیز به شبکه اینترنت پیوست. نخستین رایانه‌ای که در ایران به اینترنت متصل شد مرکز تحقیقات فیزیک نظری در ایران بود. در حال حاضر نیز این مرکز یکی از مرکزهای خدمات اینترنت در ایران است .مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات، بعنوان تنها نهاد ثبت اسامی قلمرو [ir.] در ایران به رسمیت شناخته می‌شود. این قلمرو مشخّصه تعیین شده برای هویّت ایران در فضای اینترنت است.

سال ۱۳۷۳ : مؤسسه ندا رایانه تأسیس می‌شود. پس از راه‌اندازی اوّلین بولتن بورد (BBS)، در عرض یک سال نیز اوّلین وب سایت ایرانی داخل ایران را راه‌اندازی می‌کند. همچنین، این مؤسسه روزنامه «همشهری» را به زبان فارسی در اینترنت منتشر می‌کند، که این اوّلین روزنامه رسمی ایرانی در وب محسوب می‌شود. در همین سال به‌دنبال اتصال به اینترنت از طریق ماهواره کانادائی «کد ویژن» (Cadvision)، مؤسسه ندا رایانه فعالیت بازرگانی خود را بعنوان اوّلین شرکت خدمات سرویس اینترنتی (ISP) آغاز می‌کند.

سال ۱۳۷۴ :مجلس ایران تأسیس شرکت «امور ارتباطات دیتا» تحت نظر شرکت مخابرات ایران را تصویب می‌کند و مسؤلیت توسعه خدمات دیتا در سطح کشور را بطور انحصاری در اختیار آن شرکت قرار می‌دهد.

سال ۱۳۷۷ :پروژه یونیکد در ایران با قرارداد شورای عالی انفورماتیک و همکاری بنیاد دانش و هنر واقع در انگلستان و با نظارت و مدیریت فنّی دانشگاه صنعتی شریف تحت عنوان «فارسی وب» آغاز می‌شود. هدف پروژه اینست که با گنجاندن کامل و جامع الفبای فارسی در استاندارد یونیکد، نشر فارسی در کامپیوتر، مخصوصاً اینترنت و وب، استاندارد شود و اصولاً مشکل قلم (فونت)های غیر استاندارد موجود در نرم‌افزارهای ایرانی حل شود.

 

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 376 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1390 ساعت: 20:50

در ایران باستان هنگام برآمدن و فرو رفتن خورشید گروهی به نواختن طبل و کوس و کرنا می‌پرداختند. در اوستا بخش یسنا‌ها آمده که پزشکان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان می‌کردند. در آن دوران سه نوع موسیقی آئینی (دینی)، بزمی و رزمی مرسوم بوده‌است، همچنین در جشن‌های طبیعت و روزهای تاریخی و ملی نواها و موسیقی ایرانی ویژه‌ای اجرا می‌شد. در دوران هخامنشیان سرودها و ترانه‌هایی به نام هوره در جنگ‌ها و جشن‌ها اجرا می‌کردند که امروزه در ایلام و سرزمین‌های غرب ایران با همین نام رایج است. در دوران ساسانیان به ویژه بهرام گور و خسرو پرویز موسیقی‌دان‌هایی زیر نظر وزیر دربار خرم باش کار می‌کردند. در جشن‌های بزرگ، این نوازندگان و خنیاگران نواها و آهنگ‌های گوناگون اجرا می‌کردند. در شاهنامه آمده بهرام گور تعداد ده هزار لوری (خنیاگر) از هند برای شادی و پایکوبی مردم به ایران آورد.

نبد هیچ مانند بهرام گور

به داد و بزرگی و فرهنگ و زور

موسقی‌دانان ایران باستان

مشهورترین موسیقی‌دان‌های این دوران قبل از اسلام به شرح زیر بودند

باربد برای هر روز هفته نوایی ساخت که به هفت خسروانی معروف است. همچنین برای هر روز ماه سی لحن یا سی دستان و برای ۳۶۰ روز سال غیر از پنجه دزدیده، ۳۶۰ آهنگ یا ۳۶۰ دستان را ساخت. آهنگ جامه دران که در ردیف موسیقی ایرانی است از ساخته‌های نکیسا است که با چنگ نواخته‌است. دستان دیگری به نام دستگاه راست است که باربد آن را ساخت و امروز جز دستگاه‌های هفت‌گانه موسیقی ایرانی است، همچنین باید به آهنگ‌ها و دستان نوروز بزرگ، آرایش خورشید، ماه بر کوهان (ماه بالای کوهسار)، کین ایرج، سوگ سیاوش و گنج باد، گنج کاووس، تخت تاقدیس، فرخ روز، سوگ شیدیز و باغ شیرین اشاره کرد. [۱]

موسیقی‌دانان بعد از اسلام

در ایران بعد از اسلام با اینکه موسیقی در اسلام نهی شده بود، با این حال دانشمندان اسلامی و موسیقی‌دانان بزرگ ایرانی درباره هنر موسیقی کتاب‌ها و نگارش‌هایی دارند.

موسیقی دانان بزرگ ایرانی در عربستان و دستگاه امویان

نشیط فارسیاز استادان نامی موسیقی و از خوانندگان و نوازندگان نامی سده نخست اسلامی است. نشیط در روزگار عبدالله بن جعفر (عبدالله بن جعفر بن عبدالله بن ابی طالب) یا در زمان خلافت عبدالملک اموی به مدینه رفت. سرودهای پارسی می‌خواند. عبدالله او را موردتوجه قرار داد و به عنوان برده خریداری کرد نشیط بنا به تمایل عبدالهس بن جعفر که از بزرگان قریش بود غنای عربی را از «سائب خاثر» فراگرفت و در این فن نیز استاد شد و شماری از موسیقیدانان عرب نزد او به آموختن موسیقی پرداختند.(از جمله ابن سریج، معبد، جمیله و عزة المیلاء)

مسلم بن محرز ابن محرز اصلا ایرانی بود و پدرش پرده دار کعبه بود. او از موسیقی دانان به نام دوره بنی امیه‌است. در زمان هشام بن عبدالملک می‌زیست و در موسیقی ایرانی و رومی استاد بود، وی موسیقی ایرانی را در مکه و مدینه نشر داد. ابوالفرج اصفهانی در نسک «اغانی» گوید: «وزن رمل (وزن سه ضربی و در عروض چهار بار فاعلاتن در هر بیت است.) را که آهنگ ضربی تندی بود، او ساخت و نخستین کسی است که در بحر رمل تغنی کرده‌است.» او نخستین مکتب علمی را در موسیقی به وجود آورد و آوازها را به طور درست تنظیم نمود و خود روشی در موسیقی به وجود آورد و به درست نمودن و تکمیل آن پرداخت. برای چامه‌های (اشعار) عربی آهنگ ساخت و موسیقی عرب را دگرگون کرد. کوششهای او در موسیقی عرب و بنای آن براساسی درست، سبب شد که او ار «صناع العرب» لقب دادند. از جمله کارهای او تشکیل دسته‌های دختران خواننده بود (تشکیل این چنین دسته‌هایی در زمان ساسانیان نیز در ایران معمول بوده‌است.). دسته‌ای از ۵۰ دختر خواننده تشکیل داد که در راس آنان جمیله، زن موسیقیدان نامی آن دوره، آهنگ اصلی را می‌خواند. هنگامی که «فضل بن یحیای برمکی» از یکی از استادان موسیقی پرسید که: بالاتر از همه موسیقیدانان کیست؟ او در پاسخ گفت: ابن محرز. اسحاق موصلی، خواننده و موسیقیدان نامی دوره عباسی، پیوسته می‌گفته فحول موسیقیدانان، ابن سریج و پس از او ابن محرز بوده‌است. ابن محرز به اندازه‌ای در موسیقی توانمند و در هنر خود نامی و برتر بود که اگر آهنگ دیاری می‌کرد بازار موسیقیدانان آن دیار کساد می‌شد و به عناوین مختلف در بازگرداندن او می‌کوشیدند. گویند وقتی آهنگ عراق کرد «حنین بن حیری» در قادسیه از او پرسید: در این سفر چه نفعی در نظر گرفته ای؟ گفت: هزار دینار. وی پانسد دینار به او داد و از او درخواست کرد که بازگردد او نیز چنین کرد.

یونس کاتب؛ یونس بن سلیمان بن کاتب شهریار، ملقب به ابوسلیمان از نسل هرمز، از نخبه‌های موسیقیدان دوره خود بود و افزون بر موسیقی در شعر مقام استادی داشت و در دوره بنی امیه در دیوان مدینه کاتب و نویسنده بود، گاهی هم به کار بازرگانی می‌پرداخت. یونس موسیقی را نزد استادان فن مانند ابن سریج و ابن محرز و «معبد» و دیگر موسیقیدانان آن دوره فراگرفت و شاگرد برتر معبد بود. نوشته‌اند نخستین نسک موسیقی را پس از اسلام یونس نوشته و نسک او مورد اعتماد و استشهاد اهل فن بود. ابن ندیم نویسنده نسک «الفهرست» می‌نویسد: " یونس کاتب نسکهای نامداری درباره موسیقی و موسیقیدانان نوشته و از آنجمله سه نسک است: «مجرد یونس»، «القیان» و «النغم». ولید بن یزید از خلفای اموی که خود از موسیقیدانان بود و در این فن ابتکاراتی از خود داشت بنا به سابقه‌ای که از آوای یونس داشت او را به دربار خویش دعوت کرد و او را در سلک مغنیان و ندیمان و نزدیکان درگاه خویش قرار داد.

سائب خاثر؛ اصلا ایرانی و پدرش بشاء از بردگان آزاد شده بود. سائب مانند نشیط فارسی از غلامان عبدالله بن جعفر بن ابی طالب بود. سائب به دستور عبدالله بن جعفر آواز عربی را از نشیط فارسی که تازه به مدینه آمده بود آموخت. نخست آواز را بدون همراهی ساز می‌خواند و ضرب آن را با چوبی که روی زمین می‌نواخت نگاه می‌داشت. سپس عود آموخت و نخستین کسی است که در مدینه عود ساخته و نواخته‌است. نویسنده اغانی می‌نویسد: او نخستین کسی است که همراهی ساز را با آواز در میان اعراب معمول داشت. سائب خاثر تحت تاثیر نشیط و آهنگهای ایرانی او نخستین آهنگ عربی را به نام «ثقیل» با قاعده‌های درست و میزان ملایم ساخته‌است. این موسیقیدان استاد و بنام ایرانی در زمان نخستین خلفای بنی امیه می‌زیسته و در دستگاه معاویه و یزید راه یافته برای آنان خوانندگی کرده‌است. سائب خاثر شاگردان بسیاری تربیت کرد و تربیت شدگان و و دیگر استادان موسیقی ایرانی در کشورهای عربی آواز را بدون انحراف از اصول ایرانی آن در میان عرب رواج دادند و برخی از خوانندگان نامی عرب نیز شاگرد او بوده‌اند، مانند: عزة المیلاء.

بنابر آنچه گذشت بنیان و پایه موسیقی عرب به دست ایرانیان گذاشته شد. و از سده دوم هجری بیشتر موسیقیدانان بزرگ در میان عرب، ایرانی و ایرانی نژاد بوده‌اند، ولی به شوندهایی که خواهیم گفت ملتهای غیرعرب از جمله ایرانیان برای رهایی از توهین و آزار که اعراب نسبت به آنان روا می‌داشتند اقدام به گزینش نام و اختیار کردن نام و کنیت عربی کرده و به وسیله «حلف» یا «ولاء» خود را از کینه عرب دور نگاه داشتند و پژوهندگان تاریخ در نژاد و تبار آنان دچار اشتباه شده‌اند. [۳]

ردیف

نوشتار اصلی: ردیف (موسیقی)

موسیقی ردیف دستگاهی امروز ایران از دورهٔ آقا علی‌اکبر فراهانی (نوازندهٔ تار دورهٔ ناصرالدین شاه) باقی مانده‌است. آقا علی اکبر فراهانی به‌واسطهٔ میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) برای نشر موسیقی ایرانی به دربار دعوت شد. سپس این موسیقی توسط آقا غلامحسین (برادر آقا علی‌اکبر) به دو پسر علی‌اکبرخان به نام‌های میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، آموخته شد و آنچه از موسیقی باستانی ایران امروزه مورد استفاده‌تر و معروف‌تر است، دسته‌بندی موسیقی توسط این دو استاد در قالب مجموعه نواخته‌ها و آموزش هایشان است که به نام «ردیف موسیقی» نامیده می‌شود.

ردیف در واقع مجموعه‌ای از مثال‌های ملودیک در موسیقی ایرانی است که تقریباً با واژهٔ رپرتوار در موسیقی غربی هم‌معنی است. یک مجموعهٔ ردیف، مجموعه مثال‌هایی موسیقایی از هر کدام از گوشه‌های یک دستگاه است که بیانگر نسبت نت‌های مورد استفاده در آن گوشه و حال و هوای احساسی آن است.

گردآوری و تدوین ردیف به شکل امروزی از اواخر سلسلهٔ زند و اوایل سلسلهٔ قاجار آغاز شده‌است. یعنی در اوایل دورهٔ قاجار سیستم مقامی موسیقی ایرانی تبدیل به سیستم ردیف دستگاهی شد و جای مقام‌های چندگانه را هفت دستگاه و پنج آواز گرفت.

از اولین راویان ردیف می‌توان به خاندان فراهانی یعنی آقا علی اکبر فراهانی - میرزا عبدالله - آقاحسینقلی و... اشاره کرد. ردیف‌هایی که اکنون موجودند شامل ردیف میرزا عبدالله، ردیف آقاحسینقلی، ردیف ابوالحسن صبا، ردیف عالی علی اکبر شهنازی، ردیف موسی معروفی، ردیف دوامی، ردیف طاهرزاده، ردیف محمود کریمی، ردیف سعید هرمزی، ردیف مرتضی نی‌داوود و... هستند. امروزه، ردیف میرزا عبدالله، ردیف صبا، ردیف شهنازی و دوامی کاربری بیشتری دارند و بیشتر در مکاتب درس موسیقی آموزش داده می‌شوند.

 

 

 

نگاره‌ای از زنی کمانچه‌نواز بر روی کاخ هشت‌بهشت اصفهان، از سال ۱۶۶۹ م.

هر دستگاه موسیقی ایرانی، توالی‌ای از پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی است که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد. هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شده‌است و معمولاً بدین شیوه ارائه می‌شود که از درآمد دستگاه آغاز می‌کنند، به گوشهٔ اوج یا مخالف دستگاه در میانهٔ ارائه کار می‌رسند، سپس با فرود به گوشه‌های پایانی و ارائهٔ تصنیف و سپس رِنگی اجرای خود را به پایان می‌رسانند. موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایرانی عبارت‌اند از:

آواز

آواز معمولاً قسمتی از دستگاه مورد نظر است که می‌توان آنرا دستگاه فرعی نامید. آواز از نظرفواصل با دستگاه مورد نظر یکسان یا شبیه بوده و می‌تواند شاهد و یا ایست متفاوتی داشته باشد. به‌طور مثال آواز دشتی از متعلقات دستگاه شور و از درجه پنجم آن بوده و به عنوان مثال اگر شور سل را در نظر بگیریم، دارای نت شاهد و ایست ((ر)) می‌باشد. بدین ترتیب در آواز شور ملودی با حفظ فواصل دستگاه شور روی نت ((ر)) گردش می‌کند و در نهایت روی همان نت می‌ایستد. به‌طور کلی هر آواز پس از ایست موقت روی ایست خودش، روی ایست دستگاه اصلی (در این‌جا شور) باز می‌گردد. آوازهای متعلق به دستگاه موسیقی ایرانی ۵تا هستند و عبارت‌اند از:

سنگ‌نگارهٔ زنان موسیقی‌دان در <SPAN style="COL

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 324 تاريخ : شنبه 22 بهمن 1390 ساعت: 23:59

سه قسمت سلول را نام ببرید؟غشاء-پوسته-سیتو پلاسم

*****

غشاء چیست؟اطراف همه ی سلول ها راپردهی نا زکی به نام غشاء وجود دارد

*****

کار اصلی غشاء چیست؟وارد کردن ملکول های لازم به سلول و خارج کردنمواد زاید و دفعی از آن

*****

منظور از خاصیت انتخابی غشاء چیست؟یعنی غشاءهر چه سلول بخواهد از محیط انتخاب می کند

*****

سه نقش مهم انتشار در موجودات زنده را نام ببرید.انتقالگاز های تنفسی-جذب غذا-انتقال مواد بین خون و سلول ها

*****

مثالی از انتشار در گاز ها را بگویید.انتقال اکسیژن و کربن دی اکسید

*****

دی  ان  ای مخفف چیست؟دزوکسی ریبو نوکلیک اسید

*****

مواد سازنده ی کروموزوم ها چیست؟ دی  ان  ای

*****

کروموزوم چیست؟رشته های داخل هسته را گویند

*****

کار دی  ان  ای  چیست؟مشخص کننده ی ویژگی های ارثی سلول هاست و دستور چگونگی انجام فعالیت های سلول را صادر می کند

*****

سیتو پلاسم چیست؟فضای درون سلول که اطراف هسته را فرا گرفته است

*****

وظیفه ی میتو کندری چیست؟موتور خانهی سلول که انرژی شیمیایی غذارا آزاد کرده و به صورت مورد استفاده ی سلول ذخیره می کند

*****

گلژی را توضیح دهید؟بخش صادرات سلول که تولیدات آن را بسته بندی کرده و بر چسب می زند و به جا های مختلف می فرستد

*****

واکول را تو ضیح دهید.انباری سلول که مواد مختلف را ذخیره میکند

*****

لیزوزوم چیست؟ مجموعه ای از عوامل تجزیه کننده که کار های مختلفی انجام می دهد

*****

شبکه ی درون سیتو پلاسمی را توضیح دهید.مجموعه ای از لوله ها  کیسه ها و حفره های متصل به هم که مانند راهرو هاباعث ارتباط قسمت های مختلف  سلول می شودو جا به جایی و تولیذ برخی مواد را به عهده دارند.

*****

بافت چیست؟به مجمو عه ای از سلول ها میگویند

*****

اندام چیست؟مجموعه ی بافت را گویند.

*****

دستگاه چیست؟مجمو عه ی اندام را گویند

*****

سازمان بندی بدن را توضیح دهید.چگونگی کنار هم قرار گرفتن سلول هارا برای ساختن بدن گویند.

*****

آب میان بافتی را توضیح دهید.ماده ای که سلول ها را در کنار هم قرار می دهد

*****

پاسارگاد ...
ما را در سایت پاسارگاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کیانوش شهریاری pasargad بازدید : 616 تاريخ : شنبه 15 بهمن 1390 ساعت: 20:12